سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به سلامتی مادر و همیشه و همیشه فقط مادر …

آشنای غریب

یه سلام گرم به همه ی بچه های خودم ایشالا که سال خوبی رو شروع کرده باشید و بتونید تا آخرش خوب تمومش کنید واسه من که خوب شروع شده...........

یه مطلب جالب خیلی قشنگ پشت یه کاغذ خوندم گفتم بنویسم شما هم حال کنید

الببته نه طنز نه داستان نه سیاسی ......

در مورد یه شخصیت فراموش شده از ذهن اکثر آدماست البته کامل فراموش نشده ولی کم کم داره میشه بسته دیگه برید بخونید خودتون میفهمید.................

 

 

 

 

 

جاده مرا صدا میزند....

 

 

 

راه مرا میخواند....

 

 

 

بگزار بخواند...

 

 

من کوله بار خویش را بسته ام...

 

 

پس قدم در راه خواهم گذاشت...

 

 

پا به پای جاده خواهم رفت...هم نفس با ثانیه ها خواهم دوید...

 

 

و میدانم که این راه راهیست پر از چاه   پر از کوره راه پر از پستی پر از بلندی   پر از فراز پر از نشیب و پراز با تو بودن و پر از بی تو بودن!

 

 

و میخواهم که عاجزانه از تو بخواهم تا راهنمای من گردی.......

 

 

و مونس و انیس و یار من شوی...

 

 

که محتاجم به راهنمایی تو در این راه پر بیراهه ی زندگی.....

 

 

پس مرا به سوی خویش بخوان و از آستان بلندت مران!!!!!

 

 

بگزار زندگی هر چه میخواهد بکند و شیطان هر قدر که میتواند ............

 

 

که من رویین روانم به این نام اعظم تو.........

 

 

پس با نام تو که زیبا ترین نام دنیاست برای من.

 

 

گام در راه خواه گذاشت ....

 

 

و تو را میخواهم و تو را میخوانم و تو را خواهم خواند.......

 

 

که نام تو گره گشای کور ترین گره های عالم است برای من !

 

 

ای انتهای تمام جاده های بی انتها..........................

 

 

 

 

 

مهــــــــــــدی جـــــــــــــان

 



[ سه شنبه 90/1/2 ] [ 5:56 عصر ] [ پسر بد ]

نظر